پروفسور محمود حسابی
دکتر محمود حسابي چهره برجسته علم و فرهنگ معاصر و بنيانگذار فيزيک نوين ايران در سال ۱۲۸۱ ه.ش. در تهران متولد شد و پس از مهاجرت به بيروت تحصيلات ابتدايي را با تنگدستي و مرارتهاي غربت آغاز کرد. در منزل…
دکتر محمود حسابي چهره برجسته علم و فرهنگ معاصر و بنيانگذار فيزيک نوين ايران در سال ۱۲۸۱ ه.ش. در تهران متولد شد و پس از مهاجرت به بيروت تحصيلات ابتدايي را با تنگدستي و مرارتهاي غربت آغاز کرد. در منزل…
استاد سيد محمد حسين بهجت تبريزي (شهريار) در سال ۱۲۸۵ هجري شمس در سال ۱۲۸۵ هجري شمسي در روستاي خشکاب در بخش قره چمن آذربايجان متولد شد. پدرش حاجي مير آقا خشکنابي و از وکلاي مبرز و مردي فاضل و…
صدرالدين عيني (۱۹۵۴- ۱۸۷۸) نامورترين چهره و در واقع بنيان گذار ادبيات و فرهنگ تاجيکستان از کساني است که ميان ادبيات پيش و پس از انقلاب اکتبر پيوند ايجاد کرده است. به دليل اهميتش در تاريخ و فرهنگ تاجيک او…
سيد کريم اميري فيروزکوهي شاعر و اديب نامي معاصر، به سال ۱۲۸۸ شمسي در فيروزکوه زاده شد. در هفت سالگي با پدرش به تهران رفت و همزمان با تحصيل در مدرسه به فراگرفتن ادب، منطق و فلسفه، کلام، فقه و…
شمس کسمايي که به سال ۱۲۶۲ ه. ش. در يزد زاده شد بود، پس از ازدواج به همراه همسرش، که تاجر چاي بود، به عشق آباد روسيه (مرکز ترکمنستان کنوني) رفت. وي پس از چهار سال اقامت و به دنبال…
لاهوتي شاعر و مبارزي ايراني بود که بخش مهمي از زندگي پرحادثه او در تبعيد گذشت. سالهاي در استانبول و روزگاري در اتحاد شوروي (سابق). مرگ او هم سرانجام به سال ۱۳۳۶ شمسي در مسکو اتفاق افتاد. نام او ابوالقاسم…
مولانا لطف الله نيشابوري از شاعران قرن هشتم و آغز قرن نهم هجريست که پايان عهد ايلخانان و دوران طغا تيموريان و آل کرت و سربداران و تيمور و فرزندانش اميرانشاه و شاهرخ را درک کرده و بسياري از شاهان…
حسين پژمان بختياري در سال ۱۲۷۹ شمسي در تهران زاده شد. پدرش عليمرادخان از بختياريها بود و مادرش عالمتاج زني دانشمند و صاحب ذوق از نوادگان ميرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهاني که شعر نيکو مي گفت و ژاله تخلص مي…
شاعراني که بر سر عقيده جان باخته باشند در قلمرو ادبيات فارسي انگشت شمارند. محمد فرخي يزدي يکي از آنهاست که به سال ۱۳۰۶ ه.ق در يزد متولد گرديد. فرخي استعداد شعري و جوهر اعتراض را از همان ايام تحصيل…
عاشقانه اي شب از روياي تو رنگين شده سينه از عطر توام سنگين شده اي به روي چشم من گسترده خويش شاديم بخشنده از اندوه خويش همچو باراني كه شويد جسم خاك هستيم زآلودگي ها كرده پاك اي تپش هاي…