لطف الله نیشابوری

مولانا لطف الله نيشابوري از شاعران قرن هشتم و آغز قرن نهم هجريست که پايان عهد ايلخانان و دوران طغا تيموريان و آل کرت و سربداران و تيمور و فرزندانش اميرانشاه و شاهرخ را درک کرده و بسياري از شاهان و صدور, بويژه اين سه تن اخير را مدح گفته است. نامش لطف الله بوده و نظر به مقامات معنوي که داشته از وي همه جا به عنوان مولانا ياد مي کرده است. او از نام خويش براي تخلص شعريش استفاده مي کرده و لطف تخلص مي کرده است. در نيشابور بدنيا آمده و در اول عمر خود در همانجا به تحصيل علم و کسب هنر پرداخت و پس از آنکه شاعري کار آمد شد به خدمت خواجه علاءالدين محمد فريومدي صاحب ديوان خراسان روي آورد و در آنجا با ابن يمين فريومدي آشنايي يافت و اشعار خود را بر او عرضه کرد و مورد تشويق و تحسين آن استاد قرار گرفت. بخشي از آگاهي ما از احوال دوران شباب شاعر و بدايت حال او متخذ از قصيده ايست در ديوان شاعر با مطلع:
ياد شب و روزي که مرا يار قرين بود با يار قرين کلبه من خلد برين بود
ونشان مي دهد که در خانداني مرفه و صاحب مکنت بدنيا آمد و از تحصيل علوم ادبي و مطالعه ديوانهاي شاعران تازي گوي برخوردار شد و پس از فراغت از دانش اندوزي و ادب آموزي به مديحه گويي و غزلسرايي پرداخت و در مجلس علاءالدين محمد فريومدي از دوستي و همنشيني ابن يمين و تحسين و تشويق او بهره مند شد و پايان عمر را در پريشانحالي گذراند. از ميان سربداران کساني که ممدوح لطف الله بودند عبارتند از: تاج الدين علي چشمي معروف به علي شمس الدين (مقتول به سال ۷۵۵) نظام الدين يحيي کرابي (مقتول بسال ۷۵۹) و خواجه نجم الدين علي مويد (۷۶۶-۷۸۸هجري) و از ميان تيموريان نخست خود تيمور گورکان سپس جلال الدين ميرانشاه و شاهرخ را ستود. بنابر اشارات تذکره نويسان وي از ولايت بهره يي داشت و بکار دنيا کم التفات بود و در آخر عمر و روزگار پيري از شهر نيشابور به ديه اسفريس که به قدمگاه امام رضا (ع﴾ مشهور است رفت و در باغي که داشت بسر برد و عاقبت در همانجا بسال ۸۱۶ هجري بدرود حيات گفت. تقي الدين کاشي نزديک به هشتصد بيت از اشعار لطف الله را در تذکره خلاصه الاشعار خود نقل کرده است و شادروان سعيد نفيسي نوشته است که ديوان وي نزديک چهار هزار بيت بدست است.

به اشتراک بگذارید

پاسخی بگذارید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.