محمد زرنگار فرزند حاجی رییس عبدالرحیم و حاجیه خانم خیرالنساء (برادر ارشد حاجی عبدالرحمن احمدیان) نوه دختری مرحوم حاجی میر محمد عالم در سال 1293 خورشیدی برابر با 1915 میلادی در شهر اوز در لارستان فارس به دنیا آمدند. ایشان کلاس اول و دوم را در مکتب خانه های قدیمی شهر اوز و همچنین مدرسه محمدیه بندر لنگه در سال 1925 به پایان رسانید و در همان سال همراه پدر که رییس تجارتخانه بزرگ واردات و صادرات بود به شهر بمبئی می روند . این تجارتخانه در سال 1850 در لار و بندر لنگه تأسیس شده بود.
آقای زرنگار در سال 1927 وارد مدرسه ایرانیان شهر بمبئی می شوند و در عرض 2 سال و نیم کلاس های دوم تا پنجم ابتدایی را به پایان می برند. در سال 1930 وارد مدرسه انگلیسی زبان می شوند. در سال 1934 از آن مدرسه فارغ التحصیل و در امتحانات ورودی دانشگاهی شرکت می نمایند. آقای زرنگار بین 18000 نفر داوطلب ایالت، در سال 1938 لیسانس میکروب شناسی شیمی آلی را می گیرند. همچنین فوق لیسانس شیمی شان را از دانشکده Royal Institute of Science دریافت می کنند. این دانشکده همان دانشکده معروف هند است که بعد از آزادی هند نامش به National Institute of Science تبدیل می شود و دانشمندان هند در این دانشکده بمب اتمی هند را می سازند. بدین حساب محمد زرنگار اولین دانش آموخته دانشگاهی اهل اوز هستند که حدود 75 سال پیش از این اولین مدرک فارغ التحصیلی خود را از یک دانشگاه بزرگ بین المللی دریافت کرده اند. ناگفته نماند که در همان سالها مرحومان دکتر محمد شریف زرنگار و دکتر حسینعلی زرنگار و نیز محمد کاظم زرنگار که بعداً سالها سردبیر کیهان بین المللی (keihan international) شدند هم در شهر بمبئی مشغول تحصیل در دانشکده پزشکی بوده اند که امیدواریم بتوانیم درباره آن بزرگواران هم در آینده شرحی منتشر کنیم.
در 1940 یک دوره کتاب های فارسی ( پارسی به راه نو ) برای دانشجویان و دانش آموزان بعلاوه یک دوره دو جلدی دستور زبان فارسی و بیست غزل از حافظ و عارف به اتفاق یک استاد زبان عربی و فارسی دکتر محمد داود پوته برای کلاس زبان A..B زبان فارسی دانشگاه و کتاب دیگری از اشعار معاصر فارسی را منتشر می کنند. بعد از بازگشت به ایران، در سال 1942 وارد دانشکده افسری تهران می شوند و هم آن سال شاهد حمله و اشغال ایران توسط نیروی نظامی روس و انگلیس می شوند و بعد از اتمام سال اول سربازی در دانشکده افسری در صف هنگ لشکر فارس برای مقابله با نا آرامی ها در فارس به شیراز می روند و به مدت 6 ماه حفاظت از مناطق جهرم ، فیروزآباد تا ارسنجان و قصبه حلّار به عهده داشته اند.
در 1943 کار در وزارت دارایی آغاز می کنند و بعنوان معاون مطبوعاتی دکتر میلیسپو رییس هیئت مستشاران آمریکایی مشغول به کار می شوند.
در سال 1946 بعد از استعفای دکتر میلیسپو که در اثر فشار انگلیسها و روس ها و عدّه ای از نمایندگان مجلس که میلیسپو مانع غارت اموال ملی و دولتی آنان شده بود اتفاق می افتد، آقای زرنگار بعنوان منشی وزیر دارایی به ادامه خدمت در وزارت دارایی تشویق می شوند اما بعد از یک ماه از شغل خود استعفا می دهند و به کار روزنامه نگاری با روزنامه های خاور و کیهان و هفته نامه امید با مرحوم نصرالله فلسفی همکاری می کنند تا سرانجام به سردبیری اطلاعات ماهانه می رسند. این ها همه در سالهای 1946 تا 1951 اتفاق افتاده است.
1951 دولت آمریکا از استاد زرنگار دعوت می کند تا بعنوان نویسنده تفسیر سیاسی با صدای آمریکا در نیویورک و واشینگتن همکاری کنند و مقالات علمی به دو زبان فارسی و انگلیسی برای این رادیو بنویسند. از سال 1954 تا سال 1983 آقای زرنگار در شهر واشینگتن با صدای آمریکا همکاری داشتند و در مقام سردبیری بخش فارسی صدای آمریکا و سردبیری اخبار خاور میانه و هند و پاکستان و بعداً بنگلادش قرار داشتند. آخرین مقام استاد زرنگار مدیریت اخبار خاور دور بود از کره شمالی تا برمه که الان میانمار خوانده می شود.
در سال 1983 آقای زرنگار خود را بازنشسته می کنند تا به مسئله بیماری همسرشان خانم بدری ادیب زاده بپردازند ، همسر آقای زرنگار زنده یاد خانم بدری ادیب زاده نخستین زن روزنامه نویس ایرانی بود که پس از اخذ دیپلم متوسطه به روزنامه نگاری می پردازد و در روزنامه کیهان که آن روزها روز به روز بر اهمیت و نفوذش افزوده می شد ستون مخصوص داشت و تا آمدن به آمریکا و بعد از آن در مجله زن روز و کیهان مقاله می نوشت.
بعد از فوت همسر در سال 2001 آقای زرنگار از واشینگتن به شمال کالیفرنیا آمدند تا در کنارفرزندان شان گیتی و سایروس زال باشند. آقای زرنگار از 1983 تا همین اواخر با زنده یاد حسن شهباز مدیر و ناشر فصل نامه ره آورد همکاری داشتند و در این نشریه مقالات بسیار ارزشمندی را منتشر نموده اند.
آقای زرنگار بالغ بر 105 عنوان مطلب در نشریه ره آورد منتشر کرده اند. از میان اینها مقالاتی هستند که آقای زرنگار خود تحقیق کرده اند و مقالاتی هم بصورت نقد بر نوشته ها و کتاب های دیگران نوشته اند.
برخی از تحقیقات ارزشمند ایشان عبارتند از: سعدی و لقمان حبشی، لقمان حبشی و ایزوپ یونانی، کمپانی هند شرقی در 6 بخش ، محمد علی جناح، رضاشاه از تولد تا سلطنت و اسلام در رویایی با مسیحیت، جنگ های صلیبی در 9 بخش و یوسف و زلیخا در روایات عبرانی عربی و فارسی.
یکی دیگر از کارهای زیبای محمد زرنگار تطبیق نود و هشت رباعی عمر خیام با ترجمه انگلیسی ادوارد فیتز جرالد
در دیباچه کتاب رباعیات حکیم عمر خیّام که باهتمام سرتیپ دکتر حسینعلی اسفندیاری (چاپ سال 1328 آمده است :
“چون در تهیّه و تدوین این کتاب به اثر جاودان فیتز جرالد که معروفیت جهانی دارد نظر داشتم، نخستین چاپ مجموعه فیتز جرالد را که مشتمل بر ترجمه هفتاد و پنج رباعی و معرف هنر شاعری و اندیشه های عرفانی آن سخنور مشهور انگلیسی است اصل قراردادم ،سپس بیست و پنج رباعی دیگر از بهترین اشعاری را که مجدداً فیتز جرالد سروده و به چاپ نخستین کتاب خود افزوده است انتخاب کردم ،آنگاه به تقریبی مأخذ و منشأ هر یک از رباعی های فیتز جرالد را از میان رباعیات منتسب به خیّام را انتخاب کرده در برابر هم قرار دادم، لیکن پس از فراغت از این عمل شنیدم که آقای محمد زرنگار سالها قبل در تطبیق رباعیات خیّام با ترانه های فیتز جرالد رنج بسیار کشیده و در این راه به سرمنزل مقصود رسیده اند. پس بوسیله یکی از دوستان دانشمند با آقای محمد زرنگار آشنا شدم و منتخبات خود را که اتفاقاً با تحقیقات و نظرات آن فاضل محترم چندان اختلافی نداشت از نظر ایشان گذرانیدم و از برکت یاری آقای زرنگار توفیق رفیق شد تا برای نخستین بار نود و هشت رباعی خیّام با معادل انگلیسی آنها که فیتز جرالد سروده است یکجا چاپ و منتشر شود”
آقای زرنگار در مقدمه همان کتاب نوشته اند :
“مطالعات من در این باب از شانزده هفده سال پیش که در دانشگاه بمبئی مشغول تحصیل بودم شروع شده بود و از سال 1319 که به ایران بازگشتم پیوسته مترصد بودم که فرصتی بیابم تا تطبیق رباعیات و شرح حال فیتز جرالد را در ایران انتشار دهم، اما اکنون که تیمسار سرتیب دکتر اسفندیاری با طرزی بهتر با همکاری نقاش هنرمند آقای حسین بهزاد میناتور انجام این مهم را بعهده و همّت خویش گرفته اند با کمال میل مطالعات خویش را تقدیم خدمت ایشان می کنم”
مقدمه و شرح حال مبسوط فیتز جرالد در آن چاپ بسیار نفیس رباعیات حکیم در پانزده صفحه بقلم آقای زرنگار بسیار شیوا و خواندنی است
منابع :
1- پیک خبری ایرانیان شماره دوم سال نوزدهم اسفندماه 1389
2- رباعیّات حکیم عمر خیّام باهتمام سرتیپ حسینعلی اسفندیاری چاپ سال 1328
……….
برگرفته از اوز استارز
با تشکر عنایت الله نامور
من در دهه ۱۳۴۰ کتابی از آقای کاظم زرنگار خواندم که در دهه ۱۳۳۰ نوشته شده بود. نام کتاب را فراموش کرده ام ولی مؤسسه کیهان چاپ کرده بود و روی کتاب نوشته شده بود حاصل ۱۴۰۰۰ کیلومتر سفر به مناطق محروم کشور و آن مرحوم عکسهای بسیاری را در آن گرداورده بود و هدفلش این بود که بسیاری از روستاهای ما وضع بدی برای زندگی دارند تا هشیاری باشد برای برنامه ریزیهای توسعه ملی در آن زمان. امروز به یاد آن مرحوم افتادم و خواستم بدانم میتوانم خبری از وی داشته باشم که با این مقاله رو به رو شدم. من اکنون خود یک نویسنده ام:
https://independent.academia.edu/Shammazadeh