همراه با تمامي جوانه ها، همراه بادختركان ننه دريا، همراه پريا آمده ايم تا دريچه اي بگشاييم رو به روشناي زندگي شيرآهن كوه مرد ادب ايران زمين. او كه با اشعار سپيدش، دلها را به سپيده دم عشق برد و با اشعار وداستانهاي عاميانه اش، ادب و هنر بي تكلف و زلال را به كوچه باغ دلها كوچاند. آمده ايم تا از پنجره كوچك اين دفتر، قطره اي از درياي روح شاملو را باز شناسيم.
احمدشاملو در 21 آذر ماه سال 1304 در خيابان صفي عليشاه تهران متولد شد. پدرش افسر ارتش بود و به همين دليل احمد دوره كودكي و نوجواني را در شهرهاي مختلف ايران گذراند. شاملو دوره دبستان را درخاش، زاهدان و مشهد، ودوره دبيرستان را در بيرجند، مشهد و تهران به سر برد.
از همان آغازين روزهاي كودكي با سير وسفر و تحولات و جستجوها زندگيش رنگ گرفت. از همان عنوان كودكي الفباي مقاومت و ايستادگي را آموخت و علاقه وافر او به سياست، راهي را در پيش روي او نهاد كه عزمي بزرگ مي طلبيد چنانچه در سن 17 سالگي روزانه زندان شد و سختيهاي اين راه را به جان خريد چرا كه استقامت و پايداري را آموخته بود. آنچنان كه آن را به ظهور رساند و براي آنكه بتواند دردهاي جامعه را به تصوير كشد به شعر و روزنامه نگاري پناه برد.
درسال 1324 به روزنامه نگاري پرداخت و اين خودفتح بابي بود براي آنكه بيشتر در جريانات سياسي قرار گيرد اما پس از مدتي زنداني شد و پس از آن به همراه خانواده به رضائيه رفت. اما روح پرجنب و جوش و كاوشگر او آرام نمي يابد و باز هم به تهران باز مي گردد.
در سال 1326 اولين ازدواج او صورت گرفت. دراين سالها شاملو علاوه بر شعر و روزنامه نگاري، به قصه نويسي و فيلمنامه نويسي نيز همت مي گمارد. باورها، دردها، ديده ها و شنيده هاي خويش را در قالب كلمات چه شيوا و شيرين بيان مي دارد. كلمات چون جوانه اي مي مانند كه در قالب شعر شكفته مي شوند و به ثمر مي رسند. شيوايي و سادگي اشعار شاملو تحسين برانگيز است و آدمي را متحير مي كند. گاه به دليل فضاي استبدادي آن زمان پر معناترين و عالي ترين مفاهيم را در قالب اشعاري عاميانه و كودكانه بيان ميكند و گاه با داستاني كودكانه بسياري از دردهاي جامعه را به تصوير مي كشد.
17 سال پس از اولين ازدواجش با آيدا آشنا مي شودو همين آشنايي و ازدواج موجب پيدايش بسياري از اشعار ناب و زيباي شاملو مي گردد.
مجموعه شعر آيدا در آيينه، لحظه ها و هميشه را در همين سالها منتشر مي كند.
شاملو نه تنها در ايران درخششي جاودانه يافت بلكه در خارج از كشور نيز از شهرت و درخششي والا برخوردار بود و سخنرانيهاي او در دانشگاههاي خارج از كشور مؤيد استقبال مجامع ادبي از او بود.
و سرانجام شام مرگزاي عاشق ترين شاعر اين
ديار عشق و مهر، صبور مرد شعر و فرهنگ، كاشف فروتن شوكران عطوفت و جوانمردي بوسه بر كاكل خورشيد داد و رفت.
رفت و صداي پر صلابت او هنوز در ميان ما جاريست،
رفت و هزاران شعر زيبا و جاودانه او تا نسلها باقي است.
ترجمه هاي زيبايش، اشعار گرانمايه اش و هزاران كتاب و نوار گرانبهايش همچون گوهري گرانقدر تا نسلها خواهد درخشيد
مجموعه شعر مدايح بي صله و قصه هاي كتاب كوچه،كتاب گزينه اشعار، ترانه هاي كوچك غربت، جهان همچون كوچه اي بي انتها، دشنه در ديس، ققنوس در باران، شعر شكفتن در مه، ملكه سايه ها، هواي تازه،باغ آيينه، قصه هفت كلاغون، افسانه هاي هفت گنبد و ترانه ها.
ترجمه:
دن آرام، گيلگمش، شهريار كوچك، كتاب جمعه، بگذار سخن بگويم، دست به دست، لبخند تلخ، افسانه هاي كوچك چيني، زمان كشيش، برزخ، زنگار، هايكو، مرگ كسب و كار من است.
زهرفند، پا برهنه ها،
هرگز از مرگ نهراسيده ام.
اگرچه دستانش، از ابتدال، شكننده تر بود.
هراس من، باري، هه از مردن درسرزميني است كه مرد گوركن از آزادي آدمي افزون تر باشد.
جستن
يافتن
و آنگاه
به اختيار برگزيدن
و از خويشتن خويش
باروئي پي افكندن…
اگر مرگ را از اين همه ارزشي بيشتر باشد
حاشا كه هرگز از مرگ هراسيده باشم.
از تلاشهای فراوان شما جهت پيشرفت ما فرزندان ايران زمين تشکرات خودم وبه نمايندگی از طرف تمام دوستداران مشاهير
به عرض ميرسانم. جوادصادقی
کاملا با نظر جواد موافقم
Besyar khoshhalam ke hanooz mashahire irane ma faramoosh nashode va hanooz kasani hastand ke be tahghihgo tafsire anha mipardazand